_آب درمانيهاي مخصوص كمردرددر نوعي آب درماني مخصوص كمردرد از افراد ميخواهند در آب قدمهاي بلند بردارد. زيرا انواع قدم زدن در آب در درمان آرتروز يا آسيبهاي زردپي پا يا ناهنجاريهاي ناشي از فلج مغزي مفيد است.
واتسو (Watsu)_ واتسو براي كساني كه به تازگي زانويشان را عمل كردند يا از بيماري آرتروز رنج ميبرند، بسيار توصيه ميشود. اين نوع آب درماني، گرفتگي ماهيچه و كمردرد را نيز درمان ميكند و باعث آرامش ذهني ميشود.
_آيي چي (Ai Chi)آيي چي يكي از انواع آب درماني است كه موجب تعالي ذهني و روحي و سلامت جسمي ميشود.براي انجام اين تمرينات بايد تا شانه وارد آب شويد و همزمان كه بدنتان را به آرامي تكان ميدهيد، نفس عميق بكشيد.تكرار اين حركات آرام به مرور زمان باعث افزايش قدرت بدني ميشود و سطح اكسيژن و كالري مصرفي سلولها را افزايش ميدهد. آيي چي حركت دست و پاها را در محل مفاصل بهبود ميبخشد و در افرادي كه دچار اختلال استرس يا افسردگي هستند، از سطح اضطراب يا ناراحتي آنها ميكاهد.
PNF_پي ان اف نوعي آب درماني كششي است كه از آن براي توانبخشي استفاده ميشود. اين نوع آب درماني شامل حركات انعطافي و كششي و چرخشي در آب ميباشد. البته حركات چرخشي پي ان اف را بايد طبق الگوهاي ورزشي مخصوصي انجام داد كه كارورزان آب درماني تجويز ميكنند.
BRRM_اين نوع آب درماني معمولاً براي بيماراني كه از آسيبهاي نخاعي و سر و بيماري پاركينسون رنج ميبرند، استفاده ميشود.بيمار بايد تا كمر يا شانه داخل آب برود و به كمك تيوبهاي شناور تمرين استقامت انجام دهد.
_حركات سيالبيماراني كه از اين نوع آب درماني استفاده ميكنند، بايد پشتشان را به ديوارهي استخر بچسبانند و تا گردن در آب فرو روند تا قفسهي سينهي آنها در تماس با آب قرار بگيرد. سپس در همان حالت حركاتي آهسته و ريتميك انجام دهند و همزمان نفس عميق بكشند. اين حركات سيال توسط درمانگر و با توجه به نوع بيماري تجويز ميشود.
_روش هاليويكدر ابتدا از اين روش براي آموزش شنا به بيماراني كه دچار ناتوانيهاي جسمي و فلج مغزي بودند استفاده ميشد. برهم خوردن تعادل و سعي در ايستادن مجدد از ويژگيهاي اصلي روش هاليويك ميباشد. در اين نوع آب درماني معمولاً بيمار را در آب نگه ميدارند. در حالي كه درمانگر به طور منظم و به تدريج سعي ميكند تعادل بيمار را بر هم بزند و از اين طريق نحوهي حفظ تعادل و درست ايستادن را به او آموزش دهد.
TTTA_اين روش شامل پارامترهايي است كه در نهايت موجب پيشرفت در روند درمان بيماري ميشود. اين روش مخصوصاً براي افرادي كه دچار مشكلات سيستم عصبي هستند، مفيد است. در TTTA تمركز بيشتر معطوف عملكرد است. به طوري كه بيمار را تحريك ميكنند تا اعمالي كه قادر به انجام آنها نيست را انجام دهد. به بيان ديگر در اين روش بيمار را تشويق ميكنند تا در بهبود تواناييهايش مشاركت كند.
۶ فايدهي آب درماني:
۱. نيروي مقاومت آبويسكوزيتهي طبيعي آب ماهيچهها را قوي ميكند. يكي از مزاياي آب درماني اين است كه نيروي مقاومت آب بسيار بيشتر از مقاومت هوا است. در نتيجه انجام حركات ورزشي در آب، ماهيچههاي بيشتري را درگير ميسازد و از ضعيف شدن آنها جلوگيري ميكند. همچنين آب باعث ميشود بيماران كمتر درد بكشند و ماهيچههاي قويتري داشته باشند كه اين در روند درمان بسيار اهميت دارد.
۲. فشار هيدروستاتيكيفشار معمول و متداول مايعات را فشار هيدروستاتيكي ميگويند. از آن جايي كه آب چگالتر از هوا است، فشار بيشتري بر بدن اعمال ميكند و كارايي قلب و ششها را افزايش ميدهد.
۳. بهبود گردش خونهمان طور كه پيشتر گفتيم، آب درماني با آب گرم انجام ميشود. گرماي آب جريان خون داخل رگها را بهبود ميبخشد؛ بنابراين آب درماني به بيماراني كه عضلات قلبي ضعيف دارند، توصيه ميشود.
۴. رانش آبخاصيت رانش آب باعث ميشود بتوانيد در آن شناور باشيد و بيشتر از وقتي كه در خشكي هستيد، احساس سبكي كنيد.
۵. استراحت عضلاتدر آب درماني، گرماي آب باعث انبساط ديوارهي رگهاي خوني و استراحت عضلات ميشود.
۶. محيط شاددرمان در محيط آبي لذتبخش است و حس مثبتي در بيمار ايجاد ميكند.
در چه شرايطي آب درماني خطرناك است؟• تب بالا• زخمهاي سرباز مگر اين كه زخم با برچسب يا لباس ضد آب پوشانده شده باشد.• بياختياري ادرار• مشكلات تنفسي مانند آسم• بيماري صرع• آلرژي به كلر• هيدروفوبيا يا ترس از آب• عوارض دوران بارداري
رفته.هنوز هم نفسم جا نيامده ست
عشق كنار وصل به ماها نيامده ست
معشوق آنچنان كه تويي ديده روزگار
عاشق چو من هنوز به دنيا نيامده ست
صد بار وعده كرد كه فردا ببينمش
صد سال پير گشتم و فردا نيامده ست
يك عمر زخم بر جگرم بود و سوختم
يكبار هم براي تماشا نيامده ست
اي مرگ جام زهر بياور كه خسته ايم
امشب طبيب ما به مداوا نيامده ست
دلخوش به آنم از سر خاكم گذر كند
گيرم براي فاتحه ي ما نيامده ست
متن عاشقانه
____________________________
تنهايي ام را با تو قسمت مي كنم سهم كمي نيست
گسترده تر از عالم تنهايي من عالمي نيست
غم آنقدر دارم كه مي خواهم تمام فصلها را
بر سفره ي رنگين خود بنشانمت بنشين غمي نيست
بر سفره ي رنگين خود بنشانمت بنشين غمي نيست
حواي من بر من مگير اين خودستاني را كه بي شك
تنهاتر از من در زمين و آسمانت آدمي نيست
آيينه ام را بر دهان تك تك ياران گرفتم
تا روشنم شد : در ميان مردگانم همدمي نيست
همواره چون من نه : فقط يك لحظه خوب من بينديش
لبريزي از گفتن ولي در هيچ سويت محرمي نيست
من قصد نفي بازي گل را و باران را ندارم
شايد به زخم من كه مي پوشم ز چشم شهر آن را
دردستهاي بي نهايت مهربانش مرهمي نيست
شايد و يا شايد هزاران شايد ديگر اگرچه
اينك به گوش انتظارم جز صداي مبهمي نيست
________________________________
زبان عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد
چه خواهش ها در اين خاموشيِ گوياست نشنيدي؟
تو هم چيزي بگو چشم و دلت گوش و زبان دارد
بيا تا آنچه از دل مي رسد بر ديده بنشانيم
زبان بازي به حرف و صوت معني را زيان دارد
چو هم پرواز خورشيدي مكن از سوختن پروا
كه جفت جان ما در باغ آتش آشيان دارد
الا اي آتشين پيكر! برآي از خاك و خاكستر
خوشا آن مرغ بالاپر كه بال كهكشان دارد
زمان فرسود ديدم هرچه از عهد ازل ديدم
زهي اين عشق عاشق كش كه عهد بي زمان دارد
ببين داس بلا اي دل مشو زين داستان غافل
كه دست غارت باغ است و قصد ارغوان دارد
درون ها شرحه شرحه است از دم و داغ جدايي ها
بيا از بانگ ني بشنو كه شرحي خون فشان دارد
دهان سايه مي بندند و باز از عشوه ي عشقت
خروش جان او آوازه در گوش جهان دارد
متن عاشقانه
____________________________
هزاران قصه و احوال پرسي هاي تكراري
ولي يكبار نشنيدم بگويي دوستم داري؟
شبيه دوره گردي كه بساط عاشقي دارد
دلي دارم كه ويران است،محبوبم،خريداري؟
تمام روز در راهت نشستم باز خنديدي
كه يا مجنون شدي آخر و يا بي عار و بيكاري!
نميدانم كه چندين بار از عشقت زمين خوردم
بده قولي اگر افتاد قلبم، زود برداري
فراواني لبخندي تجمع شد به لبهايم
فراتر رفت و ترسيدي از آن تصوير آماري!
بيا يكبار با قلبت كمي رو راست تر تا كن
اگر دل باختي ناگه،چرا در فكر انكاري ؟
بگو آرام در گوشم همه شب گريه هايت را
كه مهمان است در چشمان من تا صبح بيداري
به ترس دلنشيني كه درون سينه ام دارم
پياپي باز ميگويم كه من را دوست ميداري......
متن عاشقانه
___________________________
بستند زبان باغ را بند به بند
خشكيد دهان غنچه ها بي لبخند
مردم به طمع به باغبان ها گفتند
از ما تبر،از شما درختان بلند
شك،خنجر تيزي كه به تن تاخته است
از هيچ براي ما بُتي ساخته است
گلدسته صليبي است كه دستانش را
در جنگ ميان كفر و دين باخته است
خورشيد،شبيه شمع افروخته است
در سايه ي او دست زمين سوخته است
اين لكه ي سرخ در افق جا مانده
چشمي است كه آسمان به من دوخته است
هر روز به روز قبل،زنجيرتريم
با زندگي از هميشه درگيرتريم
موهاي تو برف و صورت من باران
آيينه بگو كداممان پيرتريم؟
در حلقه ي اين معركه انگشتم نيست
مي گردم و جز نام تو در مشتم نيست
هر صبح كه خورشيد به جنگم آيد
افسوس كه جز سايه كسي پشتم نيست
_____________________________
خيلي وقته ديگه بارون نمياد
كمر بيل و زمين خم كرده
آسمون خليفه ي خسيسيه
سر كيسه هاشو محكم كرده
خيلي وقته ديگه بارون نمياد
سبد مزرعه از خالي پره
زمينا ترك ترك شدن ولي
گونه ها هر چي بخواي آب ميخوره
يكي نيس بياد به آسمون بگه
بچه هاي سر راهيم مگه ما ؟
هي دعا كرديمو بارون نيومد
آسمون !گربه سياهيم مگه ما ؟
هي دعا كرديمو بارون نيومد
حتي با جمبل و جادو نيومد
بختمون تا دم در اومد ولي
وقتي حالمونو ديد توو نيومد
كدخدا سوخته دلش به حال ما
اومده ميخواد بازم ثواب كنه
ميدونه تشنه ي آبيمو ميخواد
سر تشنه هارو زير آب كنه
به چي خوش كني دل مزرعه رو
وقتي خشكي وصله ي ناجوره
دل ببنديم به ابري كه كره ؟
يا قناتي كه اجاقش كوره ؟
تاكمون خماره ، سرومون خمه
كوزه مون شكسته توو بي خبري
صبحه اما صبح خان و كدخداست
به چي دلخوشي خروس سحري؟
آسمون خوابه و با مرثيه هات
گلي از خاك ما بيرون نمياد
چتر اين دلخوشي خيس و ببند
خيلي وقته ديگه بارون نمياد
متن عاشقانه
______________________________
چون برگ سر سپرده به پاييز تا به چند
اسپند بر دوچشم بلاخيز تا به چند
آبادي هميشه ازان ِ كلاغ ها
دركوچه باغ هاي دل انگيز تا به چند
چون صخره دركشاكش امواج خيره سر
حسرت به دل كشيدن و پرهيز تا به چند
گاهي سري به دار بيرزد به زندگي
دوران يكه تازي چنگيز تا به چند
ايوب نيست آنكه به عشقت شده اسير
سر رفتن از بهانه ي لبريز تا به چند
گاهي تمام عالم و آدم تو مي شوي
خط مي كشي به روي همه چيز تا به چند
____________________________
دست مرا اي كاش ناغافل بگيريد
بايد دكان عاشقي را گل بگيريد
آنقدر بدبختي كشيدم كه دلم را
وقتش رسيده تا ازآب و گل بگيريد
در من نهنگي راه گم كرده نشسته
دلتنگي ام را كاش از ساحل بگيريد
تنگ غروب غم سراغ من بياييد
از دست من يك شعر ناقابل بگيريد
ديوانه اي را كه فراموشي گرفته
تحويل تر از يك نفر عاقل بگيريد
در پوشش يك شاعر قرن معاصر
دل داده بر شعر من از من دل بگيريد
يا اينكه جانم را براي آخرين بار
با آتش چشمانتان كامل بگيريد
متن عاشقانه
______________________________
مرا آن روز و گريان آفريدند
كه دامان بيابان آفريدند
ز روز من سياهي وام كردند
شب تاريك هجران آفريدند
قبا شد صبح را پيراهن آن دم
كه آن چاك گريبان آفريدند
شكست آن روزبر قلب دل افتاد
فنا گرديدم و از شور بختي
ز خاك من نمكدان آفريدند
خراب آن روزشد معموره ي دل
كه عشق خانه ويران آفريدند
ز مويت شام كفر ايجاد كردند
ز رويت صبح ايمان آفريدند
چه ميپرسي ز من حال دلي را
كه حيران وپريشان آفريدند
مرا گويي چنين غمگين چرايي
چه گويم چون بدينسان آفريدند
به شيريني خود جان ناز ميكرد
ترا شيرين تر از جان آفريدند
چو قيد عشق را كردند ايجاد
چرا زنجير و زندان آفريدند
به شورازگريه آوردند دل را
ازين يك قطره طوفان آفريدند
چه گويم شكراين واقف كه غم را
راهي بجز گريز برايم نمانده بود
اين عشق آتشين پر از درد بي اميد
در وادي گناه و جنونم كشانده بود
رفتم كه داغ بوسه پر حسرت ترا
با اشكهاي ديده ز لب شستشو دهم
رفتم كه نا تمام بمانم در اين سرود
رفتم كه با نگفته بخود آبرو دهم
رفتم ‚ مگو ‚ مگو كه چرا رفت ‚ ننگ بود
عشق من و نياز تو و سوز و ساز ما
از پرده خموشي و ظلمت چو نور صبح
بيرون فتاده بود يكباره راز ما
رفتم كه گم شوم چو يكي قطره اشك گرم
در لابلاي دامن شبرنگ زندگي
رفتم كه در سياهي يك گور بي نشان
فارغ شوم ز كشمكش و جنگ زندگي
من از دو چشم روشن و گريان گريختم
از خنده هاي وحشي طوفان گريختم
از بستر وصال به آغوش سر هجر
آزرده از ملامت وجدان گريختم
اي سينه در حرارت سوزان خود بسوز
ديگر سراغ شعله آتش زمن مگير
مي خواستم كه شعله شوم سركشي كنم
مرغي شدم به كنج قفس بسته و اسير
روحي مشوشم كه شبي بي خبر ز خويش
در دامن سكوت بتلخي گريستم
نالان ز كرده ها و پشيمان ز گفته ها
ديدم كه لايق تو و عشق تو نيستم
امشب تورا به خوبي ، نسبت به ماه كردم
تو خوبتر ز ماهي ، من اشتباه كردم!
دوشينه پيش ِ رويت ، آئينه را نهادم
روز ِ سفيد ِ خود را ، آخر سياه كردم!
هر صبح ياد ِ رويت ، تا شامگه نمودم
هر شام فكر ِ مويت ، تا صبحگاه كردم
تو آنچه دوش كردي ، از روي غمزه كردي
من هرچه كردم امشب ، از تير ِ آه كردم
صد گوشمال ديدم ، تا يك سخن شنيدم
صد ره به خون تپيدم ، تا يك نگاه كردم
چون خواجه روز ِ محشر، جرم ِ مرا ببخشد؟
كز وعده ي عطايش ، عمري گناه كردم
_آموكسي سيلين عفونتهاي ويروسي مثل سرماخوردگي ها و آنفلوانزاي رايج را درمان نميكند_اگر به پني سيلين حساسيت داريد، نبايد از آموكسي سيلين استفاده كنيد.
_آموكسي سيلين، تأثير قرصهاي پيشگيري از بارداري را كاهش ميدهد و احتمال اينكه شما همزمان با مصرف اين دو قرص باز هم باردار شويد وجود دارد
_آموكسي سيلين را درست مطابق با تجويز پزشكتان مصرف كنيدبعضي از آموكسي سيلينها را بايد همراه با غذا يا يك ساعت بعد از آن مصرف كنيد
_اگر آموكسي سيلين را براي مدت طولاني مصرف ميكنيد، بايد مرتب آزمايش خون بدهيد. همچنين، در دوران مصرف آموكسي سيلين، عملكرد كبد و كليهها بايد مرتب بررسي شود.
_عوارض آموكسي سيلين كهيرتنگي نفس ورم صورت، لب، زبان يا گلو.اسهالواكنشهاي شديد پوستي، گلودرد
_بعضي از داروها شايد با آموكسي سيلين تداخل دارويي ايجاد كننداز جمله ويتامينها، داروهاي درماني و حتي داروهاي گياهي. حتما پزشك معالجتان را از داروهاي مصرفيتان آگاه كنيد.
بيشتر ما هنگام تحويل سال آرزوهاي بسيار زيادي براي ۳۶۵ روز بعدي خود و عزيزانمان داريم. اما فارغ از جشن گرفتن و شادي كردن، كارهايي هم ميكنيم كه تقريبا خرافات محسوب ميشود.به طور مثال در ايران ميگوييم لحظه سال تحويل هر كاري كني، تا آخر سال همان كار را خواهي كرد. يا اگر موقع تحويل سال پول در دستت بگيري، يعني تا آخر سال جيبت پرپول خواهد شد و ….با اين مقدمه از شما دعوت ميكنيم در ادامه مطلب با ديگر رسمهاي جالب مردم جهان در مورد خوش شانسي آشنا شويد.
_لباس زير قرمز بپوشيد تا عشق واقعي پيدا كنيدتقريبا ميتوان حدس زد اين رسم براي كجاي جهان است: مكزيك و آمريكاي لاتين. مردم اين منطقه از دنيا بسيار شاد، خوشگذران و پرانرژي هستند و يكي از جالبترين رسومشان كه مربوط به سال نوست، پوشيدن لباس زير قرمز است.نزديك سال نو كه ميشود در همه فروشگاههاي پوشاك پر است از لباسهاي زير به رنگهاي قرمز، سبز زرد.مردم لباس زير قرمز را براي پيدا كردن عشق ميپوشند. سبز يا طلايي را براي بدست آوردن ثروت و طلا و سفيد را براي داشتن آرامش در سال جديد.
_چمدان خود را پر از لباس كنيد و اطراف خانه و كوچه خود راه برويد!در كلمبيا و ديگر كشورهاي اسپانيوليزبان، مردم بر اين باور هستند كه اگر ميخواهي در سال جديد زندگي دايم به سفر بروي و شاد باشي، بايد روز سال تحويل يك چمدان لباس را برداري و نيمه شب، قبل از تحويل سال در گوشهوكنار خانه و كوچه و خيابان راه بروي.
_نيمه شب ۱۲ حبه انگور بخوريددر اسپانيا و پرتقال مردم رسم دارند ۱۲ حبه انگور را نيمه شب ميخورند تا به رسم ۱۲ ماه سال، بركت و شادابي بر زندگي آنها جاري شود.
_جلوي در خانه دوستان خود تا ميتوانيد ظرف بشكنيددانماركيها هم رسم عجيبي دارند. آنها سال نو خود را با شكستن بشقاب جلوي خانه دوستانشان آغاز مي كنند. رسم اينگونه است كه هر چه بشقابهاي بيشتري در مقابل خانه شما شكسته شده باشد، يعني دوستان بيشتري داريد و در نتيحه خوش شانس تر هستيد.البته مردم دانمارك رسم ديگري هم دارند. اينكه روي صندلي بايستيد و نيمه شب پايين بپريد تا ارواح خبيثه و شيطاني را از خانه و زندگي خود دور كنيد و با شانس بيشتري وارد سال جديد شويد.
_آرزوهاي خود را روي كاغذ بنويسيد، بسوزانيد و خاكسترش را بنوشيد!مردم روسيه رسم دارند آرزوهاي خود را روي كاغذ مي نويسند. وقتي ساعت ۱۲ نيمه شب شد، كاغذ را با شمع مي سوزانند و خاكستر آن را داخل ليوان شامپاين خود مي ريزند و مي نوشند. اعتقاد دارند با اين كار آرزوهايشان برآورده خواهد شد.
_نيمه شب به دريا برويد و از روي ۷ موج بپريد!در برزيل، مردم پس از نيمه شب به دريا مي روند و از روي ۷ موج دريا مي پرند و در هر پرش، آرزوي خود براي سال جديد را بيان مي كنند. اعتقاد دارند با اين كار روياهاي آنها محقق خواهد شد.
_سوپ نودل سياه بخوريد تا عمرتان دراز و جيبتان پر پول باشدسوپ نودل سياه را بايد يك نفس بالا برويد زيرا اگر نودلها را بجويد يا با دندان نصف كنيد، انگار كه رشتهي شانس و اقبال خود را قطع كردهايد.در ژاپن مردم سال نوي خود را با خوردن سوپ نودل سوبا (نودلي كه از آرد گندم سياه تهيه مي شود) آغاز مي كنند. بلند بودن رشته ها نودل نمادي از بلندي زندگي و رونق و روزبهي است.
- اگر كسي شما را عصباني مي كند ۵ ثانيه به خود فرصت دهيد تا قبل از اظهار نظر، افكار خود را جمع كنيد.- اگر مي خواهيد در جمع اشتباه ديگران را اصلاح كنيدحتي اگر فقط قصد كمك داشته باشيد، نبايد اشتباه كسي را اصلاح كنيد، به خصوص اگر آن ها را خيلي خوب نمي شناسيد. - اگرحرفي كه قرار است بزنيد باعث دلخوري كسي مي شود- اگر حرف مي زنيد كه فقط حرفي زده باشيد اگر حرف هايتان ربطي به موقعيت فعلي ندارد، مي توانيد آن ها را براي زمان ديگري نگه داريد
- اگر پاي يك نفر ديگر را به بحث مي كشدراز كسيكه به شما اعتماد كرده پيش نفر سوم بازگو نكنيد
- اگر كسي قهر كردهتحقيقات نشان داده قهر ،بخشي از مغز را تحريك ميكند كه درد فيزيكي را تشخيص مي دهد. بنابراين قهر درواقع درد آور و آسيب زننده است. بعد از اينكه تلاش كرديد درمورد مشكلات تان صحبت كنيد و شخصي كه قهر كرده را دعوت به صلح كرديد، قهر بايد تمام شود. اگر قهر ادامه پيدا كند، شما هم بايد فارغ از اينكه اين كار تا چه حد مي تواند درد آور باشد، به آن شخص بي اعتنا شويد و سكوت كنيد
۱. هر روز جملات مثبت را با خود تكرار ميكنندسيستم فعالكنندۀ مشبك (RAS) بخشي از مغزمان است كه باعث ميشود كلماتي را كه هرروز تكرار ميكنيم، چه منفي و چه مثبت، به بخشي از هويتمان تبديل شود. بنابراين، وقتي هرروز جملهاي مثبت به خودتان ميگوييد، بهمرورِزمان به بخشي از چيزي كه هستيد تبديل ميشود. مثلا ميتوانيد با برخي از جملات زير شروع كنيد:
_ من باارزش هستم_ من موفق هستم._ مرا دوست دارند._ من از هر جهت بينيازم.
۲. خودشان را ميبخشند هميشه به ياد داشته باشيد كه خطاها بخشي از وجود انساناند. با خطاهاست كه ياد ميگيريد، رشد ميكنيد و پيش ميرويد.
۳. با خودشان قرار ملاقات ميگذارنداگر فكر ميكنيد در كنار فردي ديگر ميتوانيد لحظات خوبي داشته باشيد، كاملا در اشتباه هستيد. بهترين روش براي اينكه بتوانيد با خودتان ارتباط عميقي برقرار كنيد اين است كه مدتي را تنها بمانيد.اگر عادت كردهايد كه دائما كنار ديگران باشيد، پس بهتر است زماني را هم براي تنها سپري كردن به خود اختصاص دهيد. بله، ممكن است ابتدا به نظر سخت بيايد، اما مطمئن باشيد كار درستي انجام ميدهيد.
۴. شكستهاي خود را ميپذيرنداگر بهدنبال تجربههاي جديد و آزمايش آنها نباشيد، هرگز متوجه تواناييهايتان نميشويد. زماني توماس اديسون گفت:«من هرگز شكست نخوردهام. درواقع من ۱۰هزار روش را پيدا كردهام كه به نتيجه نميرسند.»
دفعۀ بعد كه در انجامدادنِ كاري شكست خورديد، بهجاي عذابكشيدن، با خودتان مهربان باشيد
۵. از خودشان قدرداني ميكننداگر نگرشتان به زندگي حاكي از قدرداني باشد، ميتوانيد زندگيتان را بهشكلي تغيير دهيد كه درنهايت شادتر شويد
۶. با افراد مثبتانديش معاشرت ميكننداز آنجاكه مردم شبيه كساني ميشوند كه كنارشان هستند، بايد افرادي كه ميخواهيد كنارشان باشيد را عاقلانه انتخاب كنيد.اگر اطرافتان را افرادي پر كنند كه شما را ازنظرِ روحي در وضعيت بدي قرار ميدهند، زندگيتان هم در اين مسير قرار ميگيرد.
۷. خودشان را با ديگران مقايسه نميكنندوقتي خودتان را با ديگران مقايسه ميكنيد، صداي منفي درونتان به شما ميگويد كه به اندازۀ كافي لايق نيستيد. اين صدا فقط اين گفتوگوي دروني منفيتان را تقويت ميكند كه به شما ميگويد ديگران بهتر از شما هستند اما اين گفته هرگز حقيقت ندارد. هرچه بيشتر خود را با ديگران مقايسه كنيد، بيشتر هويتتان را از دست ميدهيد.
۸. از دنياي ديجيتال درست استفاده ميكنندهرازگاهي از رسانههاي اجتماعي فاصله بگيريد تا فرصتي بيابيد و وقت بيشتري براي انجام كارهايي كه دوست داريد داشته باشيد. اين كار باعث ميشود كه دوباره با خودتان ارتباط برقرار كنيد.
۹.گفتوگوي دروني مثبتي دارندآيا با خودتان طوري صحبت ميكنيد كه انگار با بهترين دوستتان حرف ميزنيد؟ اگر پاسخ منفي است، پس زمان آن رسيده تا گفتوگوي درونيتان را به شكلي كه به شما انرژي و نيرو بدهد تغيير دهيد.
۱۰. زماني را به بازي و تفريح اختصاص ميدهندبه خودتان يادآوري كنيد كه بد نيست گاهياوقات همهچيز را راحت و آسان بگيريد. درواقع، براي خودتان جشن بگيريد. هيچكس به اين موضوع كه كودكان بهشدت عاشق بازي هستند توجه نميكند. پس بزرگسالان هم نبايد خود را از بازي محروم كنند.معمولا بازيكردن موجب ترشح هورمون اندورفين ميشود. اين مادهٔ شيميايي حال خوب را به بدنتان ميبخشد و باعث ميشود كه احساس آرامش كنيد و برخي از دردهايتان تسكين يابد.
۱۱. كارهاي جديد را تجربه ميكنند
۱۲. نه گفتن را خوب بلدندچند وقت يكبار دربرابرِ كارهايي كه دوست نداريد انجام دهيد «نه» گفتهايد؟اين كار بيشتر مواقع بسيار سخت است. اگر بهندرت «نه» ميگوييد، پس وارد باشگاه افرادي شدهايد كه ديگران را راضي و خشنود نگهميدارند. درحقيقت، افرادي كه دوست دارند ديگران را هميشه راضي نگهدارند به اين دام ميافتند. آنها به قيمت ازدستدادنِ رفاهِ خود، مدام كارهايي را كه ديگران ميخواهند انجام ميدهند.بايد به نياز خود براي داشتن «زماني براي خود»، اهميت دهيد.
۱۳. آيينِ به خود عشق ورزيدناگر زماني براي تغذيهٔ روح خودتان نداشته باشيد، نميتوانيد به ديگران هم كمكي كنيد.خود را در اولويت قرار دهيد. شما لايق آن هستيد.
كلام آخر يادتان باشد كه هيچ كار ديگر به اندازۀ توجه به خود اهميت ندارد.همانطور كه كريستوفر جرمر (روانشناس) ميگويد:«يك لحظه دلسوزِ خود بودن ميتواند كل روزتان را تغيير دهد. اما دلسوزي دايمي ميتواند كل زندگيتان را تغيير دهد.»
چيماماندا آديشي نويسنده نيجريهاي نامهاي از دوستش دريافت ميكند كه در آن ازش پرسيده چطور ميتواند كودكش را فمينيست بار بياورد. او پانزده پيشنهاد مطرح كرده كه همهشان در كتاب «مانيفست يك فمينيست» آمده و من خيلي خلاصه اين پيشنهادها را ميگذارم چون انگار بعضيهايمان تصور غيرواقعي و نادرستي از فمينيست داريم:
پيشنهاد اول؛ انساني كامل باش. مادري كردن موهبتي باشكوه است اما خودت را فقط با مادري تعريف نكن. كامل باش و مطمئن باش كه كودكت نيز از اين موضوع سود خواهد برد
پيشنهاد دوم؛ با هم انجام دهيد. بيولوژي مردان هر كاري جز زايمان و شير دادن را مجاز كرده. گاهي مادرها آنقدر خود را درگير انجام دادن همه كارها ميكنند كه خود بيآنكه بدانند در كاهش مسئوليتهاي مرد خانه همدست ميشوند. وقتي ما زنها ميگوييم كه مردها كمك ميكنند، ناخواسته اين پيام را منتقل ميكنيم كه اين كارها در قلمرو زنان است و برخي مردها با شجاعت وارد آن ميشوند اما اين طور نيست.تو و شوهرت با هم انتخاب كردهايد كه كودكي را به اين دنيا دعوت كنيد، پس مسئوليت او متوجه هردوي شماست.
پيشنهاد سوم؛ به دخترت بياموز كه چيزهايي به نام نقشهاي جنسيتي، مزخرفاتي بيش نيستند. هرگز به او نگو كه بايد اين كار را انجام بدهد يا آن كار را انجام ندهد چون او دختر است. عبارت «چون تو دختر هستي»، هرگز دليلي براي هيچ چيزي نيست؛ هيچچيزي!به او بگو مهم است كه بتواند كاري را فقط براي خوشايند خودش انجام دهد و از آن دفاع كند.
پيشنهاد چهارم؛ از خطر آنچه فمينيسم مشروط ناميده ميشود، آگاه باش. منظور از فمينيسم مشروط، برابري حقوق زن و مرد تحت شرايطي خاص است. لطفا اين ايده را به طور كامل رد كن.فمينيسم مشروط از استعارههاي اينچنيني بهره ميگيرد كه مرد سر است و زن گردن، يا مرد راننده است اما زن در صندلي جلو مينشيند. بدترين قسمت اين مفهوم آن است كه مردان را به طور غريزي جنس برتر معرفي ميكند اما تأكيد ميكند كه مردها بايد با زنها خوشرفتار باشند.دنياي ما پر از زنان و مرداني است كه زنان قدرتمند را دوست ندارند. همه قدرت را به مردانگي پيوند ميدهيم و زن قدرتمند را پديدهاي غيرطبيعي ميدانيم. وقتي ميشنويم كه زني قدرتمند است، ميپرسيم؛ «آيا او متواضع است؟ گستاخ نيست؟ به خانه و زندگياش ميرسد؟» اما اين سؤالها را درباره مردان قدرتمند نميپرسيم.
پيشنهاد پنجم؛ به دخترت خواندن بياموز. به او ياد بده كه عاشق كتاب باشد. بهترين روش براي كتابخوان شدن او اين است كه تو را در آن حال ببيند.پيشنهاد ششم_هرگز چيزي را با تعصب ضد زن نخوان و براي دخترت دليل و چرايي هر چيز را توضيح بده. به او ياد بده كه سؤالهايي از اين دست بپرسد؛ «چه چيزهايي هست كه زنها به خاطر زن بودنشان نميتوانند انجام دهند؟ آيا اين چيزها اعتبار فرهنگي دارند؟ اگر اينطور است پس چرا مردها اجازه دارند هر كاري خواستند انجام دهند؟»
پيشنهاد هفتم؛ ازدواج را يك دستاورد نخوان. به روشهاي مختلف براي او توضيح بده كه قرار نيست هر لحظه اشتياقِ آن را در سر بپروراند. ازدواج ميتواند شاد و ناشاد باشد و هرگز يك رسالت شمرده نميشود.
پيشنهاد هشتم؛ به او ياد بده كه دوستداشتني بودن را فراموش كند. وظيفه او اين نيست كه خودش را دوستداشتني كند، بلكه وظيفه دارد كه خودِ خودش باشد؛ خودي كه صادق است و نسبت به مساوات همه انسانها حساس است. به جاي اينكه به دخترت ياد بدهي كه دوستداشتني باشد، به او ياد بده كه صادق و مهربان باشد. به او ياد بده كه شجاع باشد، او را ترغيب كن كه افكارش را بر زبان بياورد، حقايق وجودياش را بيرون بريزد و وقتي اينگونه شد، او را ستايش كن.
پيشنهاد نهم؛ با او از رابطه جنسي حرف بزن. شايد كمي سخت باشد، اما ضرورت دارد. كاري كن كه دخترت بهجاي احساس ترس، حس خودارزشمندي و آگاهي داشته باشد. لطفاً به او نگو كه رابطه جنسي فقط ابزاري براي توليدمثل است. بگو كه رابطه جنسي اگر همراه با عشق و تعهد باشد، امري خوشايند و پسنديده است. پس بايد قبل از اقدام به آن، پيامدهاي عاطفياش را بپذيرد. به او ياد بده كه بدنش فقط و فقط به خودش تعلق دارد. به او ياد بده كه نه گفتن، زماني كه حس ميكند بايد بگويد، نشانه ضعف نيست بلكه نشانه قدرت و افتخار است.
پيشنهاد دهم_از تفاوتها برايش بگو. تفاوتها را امري عادي برايش جلوه بده. به او ياد بده كه هرگز ارزش را با تفاوت پيوند ندهد. به او ياد بده كه ما همه انسان هستيم و قرار نيست مثل هم باشيم، زيرا تفاوت، حقيقت دنياي ماست . او بايد بداند و بفهمد كه انسانها مسيرهاي متفاوتي را برميگزينند و تا زماني كه اين مسيرها به كسي صدمه نميزند،بايد به آن احترام گذاشت.
- آب ليموترش: افزايش سوخت و ساز بدن و كاهش وزنليموترش براي كاهش وزن بسيار مفيد است چون عليرغم طعم بي نظيرش، كالري اي ندارد؛ آب يك ليموترش كامل فقط ۱۲ كالري دارد، اما يك سوم از نياز روزانه ي بدن به ويتامين C را تأمين مي كند.فلاونوئيدهاي موجود در اسيدهاي ليموترش خواص سم زدايي دارند كه به مقابله با سرطان و كاهش التهاب كمك مي كنند.
۲- دمنوش برگ تمشك: كمك به كاهش دردهاي قاعدگي۳- كلم بروكلي: مقابله با چين و چروك ها۴- زردچوبه: درمان عفونت ها زردچوبه به خواص ضد قارچ، ضد باكتري و ضد ويروسش مشهور است.
۵- بادام هندي: كمك به حركت عضلات۶- كينوا: تقويت فوليكول هاي مو۷- مواد غذايي حاوي امگا ۳: كاهش ريسك بيماري هاي قلبي
بعضي مواد غذايي سرشار از اسيدهاي چرب امگا ۳ عبارتند از:_ماهي سالمون_ماهي تن_ ماهي قزل آلا_ ماهي ساردين مواد غذايي ديگري هم هستند كه حاوي اسيدهاي چرب امگا ۳ افزودني هستند مثل شير، ماست و نوشيدني هاي سويا.
شروط ضمن عقد ازدواج تعهداتي است كه در حين ازدواج با توافق زن و شوهر وارد مفاد قرارداد ازدواج آنها ميشود. اين شروط را ميتوان در سند رسمي ازدواج ذكر كرد و با امضاي دو طرف رسميت داد. اين شروط در قانون ذكر نشدهاند و به انتخاب طرفين چه در هنگام ازدواج و چه پس از آن انتخاب ميشوند.
وضعيت نامساعد اقتصادي باعث شده «بچهدار نشدن» به عنوان يكي از شروط ازدواج ميان جوانان باشد. نه به مفهوم قانوني و رسمي كه ميان بسياري از جوانان اين يكي از شرطهاي حالا رايج شده است.
عجيبترين شروط ضمن عقد كه بسيار رايج شده:
_تهيه نكردن مسكن، مد تازه ازدواج:
بديهي است كه اغلب ريشههاي بالا رفتن سن ازدواج اقتصادي است. يكي از مهمترين معيارها براي ازدواج هم تهيه مسكن است. اين روزها حتي خانوادههاي سختگير در راه ازدواج معمولا شرطي براي خريد خانه پيش پاي جوانان نميگذارند اما تهيه مسكن صرفا شامل خريد نميشود و اوضاع بازار مسكن به گونهاي است كه حتي اجاره مسكن هم براي بسياري محال يا سخت شده همين بازار خراب مسكن خودش را در برخي از اين شروط ضمني غيرمتعارف ازدواج نشان ميدهد. آنطور كه آرش دولتشاهي، وكيل پايه يك به جامجم ميگويد بارها ديده است كه «شرطي از سوي مرد مبني بر اينكه تا چهار سال اقدام به تهيه مسكن نخواهد كرد» به صورت قراردادي ميان زوجين قيد شده .به اين مفهوم كه مرد تا چهار سال بعد از ازدواج متعهد نيست مسكن جداگانهاي براي زندگي مهيا كند. هر چند اين شرط به صورت قانوني در دفترخانههاي ازدواج ثبت نميشود، اما تلنگري است براي آنها كه مدتهاست با مصوبه و لايحه سعي دارند ازدواج را آسان كنند.
_اموال؛ نصف به نصف:يكي از شروط ضمن عقد رايج كه در سالهاي اخير در قبالههاي رسمي ازدواج منتشر ميشود شرطي است كه بر اساس آن شوهر تعهد ميكند در هنگام طلاق -اگر طلاق به درخواست زن نباشد و طلاق به تشخيص دادگاه ناشي از تخلف زن از وظايف همسري و سوءاخلاق و رفتار او نبوده باشد - نصف اموالي را كه در زمان زناشويي تحصيل كرده براساس نظر دادگاه به زن واگذار كند.
_حق طلاق و اجازه خروج:در اين ميان بسياري از شروط ضمني عقد هم ثبت ميشوند، به اين مفهوم كه زوجين در عقدنامهشان در دفاتر ازدواج آن را ثبت رسمي ميكنند. رايجترين شروطي كه دفترخانهها هم چندان مشكلي با ثبت آن ندارند به موضوع اعطاي حق طلاق به زن و اجازه سفر به خارج از ايران توسط مرد برميگردد.
_سالي يك بار سفر خارجي: ديگر موردي كه اين روزها رواج پيدا كرده و البته از معدود مواردي است كه ريشه در وضعيت نابسامان اقتصادي ندارد «الزام به سفر خارجي» است.پر واضح است كه دفترخانهاي زير بار قيد چنين شرطي در عقدنامه نميرود، اما به نظر ميرسد خانوادهها چارهاي براي اين موارد پيدا كردند! باز هم روايت آرش دولتشاهي از چنين موردي شنيدني است. او به جامجم ميگويد: «مواردي وجود دارد كه بيشتر از آنكه ثبت رسمي شود يا در بخشي از عقدنامه قيد شود به عنوان توافقي ميان خانوادهها شكل ميگيرد و جالب اينكه براي بسياري از دفترخانهها هم اين موارد مضحك است.
_قراردادي به نام حسن معاشرت! بسياري از زوجين شرط ميكنند «حسنمعاشرت» داشته باشند كه خب اين نكته به صورت نمادين در نهاد خانواده وجود دارد و چالشي به همراه ندارد، اما در صورت عدم چنين مواردي، آنها با ارائه همين نكته در قرارداد به دادگاههاي خانواده ميروند!يا در مورد ديگري كه اين روزها شنيده ميشود، زوجين در قراردادي شرط ميكنند كه علاوهبر تبعيت از خانوادههاي خودشان از خانواده همسرشان هم تبعيت داشته باشند!
_شرط ازدواج؛ عدم رابطه زناشويي!شايد بچهدار نشدن حالا يكي از شروط نامتعارف ضمن عقد شده باشد و هر چند چنين موردي نه قانوني است و نه فقهي، اما شروطي هم وجود دارد كه بعضي از فقها هم نسبت به آن تفسيرهاي متفاوتي دارند. يكي از موارد عجيب آن مربوط ميشود به «عدم رابطه زناشويي»، كه در برخي موارد زوجين آن را در يك قراردادي ميان خود بهعنوان شرط ازدواج ثبت ميكنند.
به گفته ناصر كاتوزيان، حقوقدان ايراني، تشخيص مقتضاي ذات هر عقد به طرز فكر خاص مردم هر اجتماعي بستگي دارد. ممكن است جامعهاي در زماني خاص امكان نزديكي را مقتضاي نكاح بداند و در زماني ديگر از آثار فرعي ازدواج بهشمار آورد.
مغز انسان روزانه ۱۲ تا ۵۰ هزار فكر توليد مي كند. اين ويژگي به خودي خود توانايي فوق العاده اي محسوب مي شود. اما ذهن و روان انسان ويژگي ها و توانايي زياد و عجيب ديگري هم دارد كه بسياري از ما ممكن است از آن ها بي اطلاع باشيم.
۱- فراموشكاري مي تواند نشانه ي هوش بالا باشد???? به ادعاي دانشمندان، فراموش كردن چيزها همان قدر اهميت دارد كه توانايي به خاطر آوردن آن ها. ضعف حافظه در حقيقت مكانيزمي براي ايجاد فضا در ذهن براي ذخيره ي اطلاعات ضروري است و اين مسأله باعث مي شود فضاي مغز و انرژي آن براي مسائل بيهوده هدر نرود.
۲- وقتي خسته هستيم صداقت بيشتري داريم????وقتي جسم تان خسته مي شود، دروغ گفتن هم برايتان سخت مي شود. اين مسأله طبيعي است و به همين دليل هم هست كه آدم ها در گفتگوهاي آخر شب شان دست به اعتراف مي زنند. در مقابل، بعد از ظهرها دروغ گفتن راحت تر است، چون افراد خودكنترلي بيشتري در اين موقع از روز دارند. اگر مي خواهيد رازي را پيش خودتان نگه داريد، بهتر است شب ها از مكالمه ي طولاني با دوستان تان خودداري كنيد.
3-پول خرج كردن براي ديگران ما را شادتر مي كند????خرج كردن پول به اندازه ي به دست اوردن آن اهميت دارد، به ويژه اگر اين پول را براي ديگران خرج كنيد. اين كار شما را خوشحال تر مي كند تا اينكه پول تان را فقط براي خودتان خرج كنيد. البته زياده روي در اين كار هم درست نيست و ما هميشه بايد هواي خودمان را هم داشته باشيم.
4- ما فقط سه يا چهار چيز را مي توانيم به طور همزمان به خاطر بسپاريم
5- هشتاد و پنج درصد از چيزهايي كه نگران شان هستيم در واقع هرگز اتفاق نمي افتند????تحقيقي نشان داده بيشتر افكار منفي اي كه ذهن ما را درگير خود مي كنند هرگز به واقعيت نمي پيوندند. در اين تحقيق، از افراد شركت كننده در مورد نگراني هايشان در يك بازه ي زماني محدود سؤال مي شد. ۸۵ درصد از چيزهايي كه اين افراد از بابت آن ها اظهار نگراني كرده بودند، هرگز اتفاق نيفتادند.
6- هرچه انسان شادتري باشيم به خواب كمتري نياز داريم???? در حقيقت، غم و ناراحتي ميل به خوابيدن را بيشتر مي كند و شادي تأثير معكوس دارد.
7- احساسات قوي مي توانند خاطرات ما را تغيير دهنددر آزمايشي، دانشمندان موفق شدند به ۲۵ درصد از افراد شركت كننده بقبولانند كه يك بار در بچگي در يك فروشگاه گم شدند، در حالي كه اين افراد در واقع اصلاً چنين تجربه اي نداشتند.
8- خاطرات و ترسهاي ما ممكن است خاطراتي باشند كه از سمت اجدادمان و از طريق ژن ها به ما رسيده اند
9-ترك شدن همان احساس درد جسمي را دارد????دانشمندان علم عصب شناسي پي برده اند ترك شدن به معناي واقعي كلمه مثل يك درد فيزيكي، دردناك است. واكنشي كه مغز به دردهاي عاطفي و جسمي دارد، بسيار شبيه به هم است و در هنگام وقوع هر دوي اين دردها يك نوع ماده ي شيميايي طبيعي (مو اپيوئيد مسكن) در مغز ترشح مي شود.
۱0- داشتن يك زندگي باثبات باعث از كار افتادن بخش هاي يادگيري در مغز مي شوداگر هميشه از بي ثباتي زندگي تان شكايت داريد، بايد بدانيد كه چنين شرايطي شما را به انسان بهتري تبديل مي كند. به گفته ي دانشمندان، اگر از حاشيه ي امن خود خارج نشويم، هرگز چيزي ياد نمي گيريم
۱1- در طول زندگي، بيشترين اضطراب را از ۱۸ تا ۳۳ سالگي متحمل مي شويم بعد از ۳۳ سالگي، ميزان اضطراب به تدريج كاهش پيدا مي كند.
۱2- كساني كه بهتر دروغ مي گويند، دروغگوها را هم بهتر تشخيص مي دهند???? راز اين توانايي در اين است كه اين افراد قادرند به چيزهاي ديگري كه در ذهن ديگران مي گذرد فكر كنند.
۱3- فقط چهار دقيقه طول مي كشد تا متوجه شويم كه از كسي خوشمان مي آيد يا نه و عاشقش شويم❤️بين ۹۰ ثانيه تا ۴ دقيقه طول مي كشد تا تصميم بگيريم جذب كسي شده ايم يا نه. صحبت هاي شخص مقابل فقط ۷ درصد روي اين مسأله تآثير دارد
۱4- حدود نود درصد از مردم از سندرم ويبره ي كاذب رنج مي برنداين سندرم باعث مي شود وقتي تلفن همراه تان در جيب تان است به اشتباه تصور كنيد گوشي تان ويبره مي رود.
۱5- هر چه انتخاب بيشتري داشته باشيم، احتمال اينكه بتوانيم تصميم بگيريم كمتر مي شود
۱6- خوردن شكلات كاكائويي شادي بيشتري به ما مي دهد تا عاشق شدن????به ادعاي دانشمندان، خوردن يك تكه شكلات كاكائويي احساساتي را در ما به وجود مي آورد كه مي توانند از گوش دادن به موسيقي مورد علاقه، برنده شدن در قرعه كشي يا حتي عاشق شدن هم لذت بخش تر باشند. اسكن هاي تصويري اي كه از تغييرات فعاليت مغزي گرفته شده را ثابت مي كند.